پیشینه و مبانی نظری هوش، هیجان، هوش هیجانی ابعاد و تعاریف آن
هوش چیست ؟
استنبرگ و کافمن ( 1998 ) در مقاله ای با عنوان توانایی های انسان در خصوص مطالعه هوش اظهار مي کنند :
« عجیب این است که توافق در مورد جواب ها بیش از توافق درباره این است که واقعا جواب ها به چه پاسخ مي دهند . مثلا بحثی نیست که در آزمونهای متعارف هوش ، نمره متوسط اعضاء گروه های خاص نژادی و قومی متفاوت است . اما این تفاوت چه چیزی را نشان مي دهد ؟ به چه سوالی جواب مي دهد ؟ به این سوال که آیا بین گروه ها تفاوت هوش وجود دارد ؟ آیا آزمون ها برای اعضای گروه های مختلف سوگیری دارند ؟ آیا گروه های مختلف فرصت های متفاوت آموزشی داشتهاند ؟ یا اینکه آیا گروه های مختلف در یک زیر مجموعه محدود ، مهارت هایی که تشکیل دهنده بخش کوچکی از هوش هستند تفاوت دارند ؟ یا شاید سوال های دیگر ؟ برای فهم توانایی ها و هوش انسان ، باید پرسش ها را هم به اندازه پاسخ ها در نظر گرفت ».
با توجه به اظهارات اشترنبرگ ، هوش هیجانی از جمله مفاهیمی است که در راستای همین نگرانی ها و محدود سازی ها متولد شده است . لذا پیش از رسیدن به لحظه و شرایط پدیدآیی این مفهوم لازم است مختصری درباره هوش بیان شود .
از زمان پیدایش آزمون هوشی بینه ـ سیمون در سال 1905 به منظور متمایز کردن کودکان عقب مانده ذهنی از کودکان عادی ، مفهوم هوش به عنوان عمده ترین مشخصه متمایز کننده افراد عادی و عقب مانده و پیش بینی پیشرفت تحصیلی افراد مطرح شد . از این نظر هوش در مقابل هیجان قرار گرفت . روان شناسانی که هوش را مطالعه کرده اند ، تفکر منطقی را در مقابل تجارب هیجانی قرار دادند ( وودورث ، 1920 ، به نقل از سالوی و مایر ، 1990 ). تعریف هوش در دوره های متعدد تغییرات زیادی را از سر گذرانیده است ، برای مثال دکارت ( به نقل از سالوی و مایر ، 1990 ) هوش را توانایی قضاوت درست از غلط مي دانست . امروزه تعاریف هوش دقیق تر و منسجم تر شده است ؛ شاید یکی از تعاریف نسبتا کامل تعریف وکسلر است که هوش را ظرفیت کلی افراد برای عمل به صورت هدفدار ، تفکر عاقلانه و بررسی موثر محیط مي داند ( به نقل از سالوی و مایر ، 1990 ). وکسلر بین توانایی های عقلی و رفتار هوشمندانه یا هوش عمومی تمایز قایل شد . او بر خلاف نظریه پردازان قبلی هوش ، تاکید کرد که هوش عمومی همان توانایی های عقلی نیست ، بلکه اندازهگیری آن باید کل شخصیت یک فرد را مدنظر قرار داد .
البته استفاده وکسلراز مفهوم شخصیت با آن چیزی که امروزه روان شناسان شخصیت به کار مي برند ، متفاوت بود . وکسلر